وبلاگ ثانیکالا

 

در تلاش برای جلب تجربه های کسانی که به عنوان همسر و همسران با موفقیت زندگی کرده اند ، از زوج های متاهل خواستیم که در یک مطالعه غیررسمی شرکت کنند. بیش از ششصد نفر موافقت کردند که صریح و صریح در مورد مفاهیم و روشهایی که در خانه های خود کار کرده اند صحبت کنند. مشاوره چیز جدیدی نیست ، اما مکان خوبی برای شروع است.

 

1. یک خانه محور مسیح

 

هیئت ما ابتدا پیشنهاد کرد که زوجین متاهل باید خانه ای مسیحی محور و زندگی پرمعنی دعا را حفظ و حفظ کنند. روش زندگی مسیحی ثبات در ازدواج را در پی دارد زیرا اصول و ارزشهای آن به طور طبیعی هماهنگی ایجاد می کند. تعلیم مسیحی تأکید بر دادن دیگران ، خود نظم و انضباط و عشق و وفاداری بین زن و شوهر است. این سپر در برابر اعتیاد به الکل ، مستهجن ، قمار و سایر رفتارهای آسیب رسان به رابطه است.

 

2. عشق متعهد

 

پانل ما بر عشق متعهدانه متمرکز شده است که در برابر طوفان های اجتناب ناپذیر زندگی قرار دارد. ما در بعضی موارد سختی و استرس را تجربه خواهیم کرد. زندگی هر یک از ما را امتحان می کند. عیسی در مورد این سخن گفت وقتی به شاگردان خود گفت: "در این دنیا شما دچار مصیبت می شوید ، اما شاد باشید که من بر جهان غلبه کردم" (یوحنا 16:33)

 

ازدواج هایی که فاقد اراده آهنین برای وابستگی به هم و به هر قیمتی هستند ، تا زمانی که تحت فشار قرار گیرند ، ایمن به نظر می رسد. در هر ازدواج خوب گاهی وجود دارد که زن و شوهر یکدیگر را خیلی دوست ندارند. مواقعی وجود دارد که احساس می کنند دیگر هرگز شرکای خود را دوست نخواهند داشت. احساسات به همین صورت است.

 

زوج های جوان فرض می کنند که نور آفتاب و گلهایی که مشخصه مهمانی هستند تا آخر عمر ادامه خواهد یافت. باور نکنید!

 

3. ارتباطات

 

ناتوانی یا عدم تمایل همسرها برای آشکار کردن احساساتشان به همسران ، یکی از شکایات رایج زنان است. به من یک شوهر آرام و محفوظ نشان دهید و من یک همسر ناامید را به شما نشان خواهم داد. او می خواهد بداند که او چه فکری می کند و چه اتفاقی در دفتر وی افتاده است و چگونه بچه ها را می بیند ، و به خصوص اینکه او در مورد او چه احساسی دارد. در عوض ، شوهر بعضی چیزها را بهتر می داند که ناگفته مانده باشند. این یک مبارزه کلاسیک است.

 

او باید خود را فشار دهد تا قلبش باز شود و احساسات عمیق تر خود را با همسرش در میان بگذارد. باید زمان مکالمات معنی دار صرف شود. پیاده روی و رفتن به صبحانه و دوچرخه سواری در صبح روز شنبه القا کننده مکالمه هایی هستند که عشق را زنده می کنند.

 

منبع :  sanykala


 

چه چند روز ، هفته‌ها یا ماهها بعد از عروسی ، اتفاقاتی رخ می دهد که "این احساس گوزن" است. به نظر می رسد یک زن و مرد فقط بادبانهای دریایی عاشقانه خود را از دست می دهند. همیشه اتفاق نمی افتد ، اما خیلی اوقات اتفاق می افتد.

 

مشکلات آنها مرا به یاد دریانوردان در روزهای عروق چوبی می اندازد. ملوانان در آن دوران از ترس زیاد بودند ، از جمله دزدان دریایی ، طوفان ها و بیماری ها. اما بزرگترین ترس آنها این بود که کشتی ممکن است با Doldrums روبرو شود. Doldrums منطقه‌ای از اقیانوس در نزدیکی خط استوا بود که با وزش باد آرام و بسیار سبک تغییر مکان داشت. این می تواند به معنای مرگ برای کل خدمه باشد. غذا و آب کشتی با خاموش شدن روزها یا حتی چند هفته خسته می شوند و منتظر نسیم هستند تا آنها را دوباره به مسیر خود برگردانند.

 

خوب ، ازدواج هایی که زمانی هیجان انگیز و دوست داشتنی بودند نیز می توانند در دلخوشی های عاشقانه گیر بیفتند و باعث مرگ آهسته و دردناک رابطه می شوند. اما لازم نیست چنین باشد. نویسنده داگ فیلدز در کتاب خلاقیت عاشقانه خود می نویسد: "دوستیابی و عاشقانه شدن همسرتان می تواند آن الگوهای را تغییر دهد و این می تواند بسیار سرگرم کننده باشد. البته یک حل سریع برای یک ازدواج راکد وجود ندارد ، اما می توانید کنار بگذارید. بهانه و شروع به تاریخ عزیزم. " در حقیقت ، شما ممکن است بخواهید دوباره مانند یک نوجوان فکر کنید. بگذار توضیح بدهم.

 

برای لحظه ای دیوانگی روزهای دوست یابی خود را به یاد بیاورید - نگرش کوی ، معاشقه ، خیالات ، تعقیب و گریز بعد از این جایزه. از آنجا که از مهربانی به سمت ازدواج حرکت کردیم ، بیشتر ما احساس کردیم که باید بزرگ شویم و بازی را پشت سر بگذاریم. اما ممکن است ما به اندازه ای که می خواهیم فکر کنیم بلوغ نداشته باشیم.

 

از بعضی جهات ، روابط عاشقانه ما همیشه برخی از خصوصیات جنسی بودن نوجوان را به همراه خواهد داشت. بزرگسالان هنوز عاشق هیجان تعقیب و گریز ، فریب غیرقابل دستیابی ، هیجان جدید و کسل کننده با قدیمی هستند. البته تکانه های نابالغ در یک رابطه متعهد کنترل و به حداقل می رسند ، اما هرگز به طور کامل از بین نمی روند.

 

این می تواند به شما در حفظ نشاط در ازدواج کمک کند. وقتی اوضاع بین شما و همسرتان کمرنگ شده است ، شاید برخی از ترفندهای قدیمی را به خاطر بسپارید. صبحانه در رختخواب چطور؟ بوسه ای در باران؟ دوباره آن نامه های قدیمی عشق را با هم هدایت می کنید؟ یک شب در رختخواب و صبحانه؟ باتلاق سرخ شده توسط آتش باز؟ آشپزی یک وعده غذایی با هم که قبلاً هرگز امتحان نکرده اید؟ یک تماس تلفنی در وسط روز؟ گل سرخ بلند و یادداشت عشق؟ ده ها راه برای پر کردن بادبان بار دیگر وجود دارد.

 

من یک مناسبت را به یاد می آورم - سالها پس از آن روز اول تأسف آور ولنتاین - وقتی شیرلی و من آنچه را که "مانع قدیمی" نامیدیم کاوش کردیم. ما یک روز کل را با هم آغاز کردیم ، با بازدید از بازار کشاورز ، جایی که به عنوان عاشقان جوان قدم زده بودیم. سپس یک ناهار تفریحی را در یک رستوران مورد علاقه صرف کردیم و مدتها پیش در مورد چیزها صحبت کردیم. پس از آن ما یک نمایش تئاتر را در خانه بازی Pasadena دیدیم ، جایی که به تاریخ دوم خود رفته بودیم و بعداً در رستوران گوین ، پای گیلاس و قهوه نوشیدیم ، یک پاتوق مورد علاقه برای زوج های دوستیابی. ما در مورد خاطرات گرم خود صحبت کردیم و هیجان روزهای قبل را احساس کردیم. این یک تعجب عالی بود

 

بار دیگر ، وقتی دو هفته از شرلی و فرزندانمان دور شده بودم ، کمی تعجب را برای او برنامه ریزی کردم. من وقتی از خانه برگشتم ، از او خواستم که آماده شام ??شود. سپس با مادر شرلی تماس گرفتم و از او خواستم که آماده شود شب را با بچه ها بگذراند ، اما اینکه شیرلی را فکر کند دیر به خانه می آیند.

 

بعد از آن که به آن شام و تئاتر رفتیم آن شب ، ما را به سمت یک اجتماع ساحلی سوار کردم که در هتل رزرو کرده ام. شرلی تا زمانی که در را باز نکردم گرفتار نشد و از او دعوت کردم تا به من بپیوندد. آن عصر هنوز خاطره مورد علاقه ماست. (می بینید ، من واقعاً یک یا دو سال است که یک چیز را یاد گرفته ام!)

 

لذت بردن از مارک منحصر به فرد خود را از عاشقانه.

 

حتی وقتی امور مالی تنگ است ، فقط در کنار هم بودن با شریک زندگی تان می توانید این احساس را دوست داشته باشید. تمام آنچه لازم است کمی تلاش و استعداد خلاق است. با همسرتان صحبت کنید. از او بخواهید چه چیزی باعث ایجاد علاقه و هیجان جدید در ازدواج شما می شود. سپس از مارک عاشقانه و منحصر به فرد خود لذت ببرید.

 

منبع :  sanykala


 

وقتی افراد متاهل خود را بی امان به طلاق آزار می دهند ، گاهی اوقات برای خنثی کردن این روند به مشاوران ازدواج ، وزیران ، روانشناسان و روانپزشکان متوسل می شوند. مشاوره ای که بعداً به آنها داده می شود ، اغلب شامل تغییراتی در نحوه ارتباط دو شریک از یکدیگر به روز می شود. ممکن است پیشنهاد شود که آنها هر هفته یک شب را به عنوان "شب خرما" رزرو کنند یا این که آنها عادات جنسی یا سبک زندگی کاری خود را تغییر دهند. چنین توصیه هایی می تواند برای برقراری ارتباط و درک بین دو فرد زخمی و ناامید مفید باشد ، اما ممکن است نجات یک ازدواج در حال مرگ ناکافی باشد. چرا؟ زیرا مشاوره به مسائل سطحی هدایت می شود.

 

در بیشتر ازدواج های مشکل ساز ، یک مشکل اساسی بسیار ناچیز در زیر این محرک های نسبتاً جزئی نهفته است. این شامل روشی است که یکی از طرفین ، همانطور که توضیح داده ایم ، طرف مقابل را آغاز کرده است. وقتی در اصطلاحات مادی گرایی بیان می شود ، این ارزشی است که شخص دیگری به یک انسان نسبت می دهد. این ارزش درک شده در کلمه احترام گنجانیده شده است ، و برای کلیه روابط انسانی کاملاً اساسی است.

 

روشی که ما روز به روز با آن رفتار می کنیم عمدتاً تابعی از نحوه احترام یا بی احترامی به اطرافیان است. نحوه عملکرد کارکنان محصولی از نحوه احترام به رئیس است. نحوه رفتار فرزندان نتیجه احترام آنها به والدین است. نحوه همزیستی ملت ها مستقیماً به احترام آنها نسبت به یکدیگر نسبت می یابد. و مطمئناً نحوه ارتباط زن و شوهر تابعی از احترام و تحسین متقابل آنها است. به همین دلیل است که اختلاف زناشویی تقریباً همیشه از بی احترامی در جایی از رابطه بیرون می آید! این خط پایین تقابل عاشقانه است.

 

آنچه من در تلاش برای توصیف آن تغییرات تغییر تدریجی در ادراک - آن وخیم شدن لطیف در نگرش - پیش از درگیری زناشویی هستیم. یک زن و مرد جوان ستاره دار توافق می کنند که با هم ازدواج کنند زیرا آنها یکدیگر را در عمیق ترین احترام نگه می دارند - با عمیق ترین احترام. و اگر آنها تصمیم بگیرند که برای یک عمر بماند ، دلیلش این خواهد بود که آن نگرش مثبت از قدرت خالص تعهد حفظ شده یا در غیاب آن است. در هر صورت ، کیفیت روابط آنها محصول مستقیمی از احترام متقابل آنها طی سالها خواهد بود.

 

شاید اکنون آشکار باشد که خط استدلال فعلی ما را رهبری می کند. اگر امیدی به ازدواج های در حال مرگ که مورد بررسی قرار گرفته ایم وجود دارد و من مطمئناً معتقدم که وجود دارد ، احتمالاً در بازسازی احترام بین همسران متخاصم و همسران یافت می شود. آیا می توان شک داشت که همسر لیندا به همسر خود بی احترامی کند؟ از بین همه اشکال تحقیرهایی که فرد می تواند برای دیگری نشان دهد ، هیچ کس عمیق تر از خیانت آشکار نیست. این چاله ها در امور بشری است. و گرچه فی و نانسی هنوز قربانی بی دینی نیستند ، اما آنها همان مشکل اساسی را دارند. همسرانشان در روابط خفه کننده با زنها که به وضوح از آن بی احترامی می کنند ، گرفتار شده اند.

 

منبع : sanykala


 

جمعیت شناسان و وکلای دادگستری به ما می گویند که اتفاق چشمگیری برای نسل کودک بومر اتفاق می افتد ، که اکنون تقریباً نزدیک به شصت سال سن دارد. آنها به زودی با گذشت پدر و مادرشان از صحنه ، بیش از 10.4 تریلیون دلار به ارث می برند. این بزرگترین انتقال ثروت در تاریخ جهان خواهد بود. سؤال اینجاست که آنها چگونه با این تأثیرات ناگهانی برخورد خواهند کرد؟

 

ممکن است سرنخی در یک مطالعه جامعه‌شناختی وجود داشته باشد که در کتابی از جان سدویویک به نام Rich Kids منتشر شده است. نویسنده تحقیقات گسترده درباره کسانی که وجوه اعتماد بزرگ را به ارث می برند ، انجام داد. وی نتیجه گرفت که ثروت ناگهانی می تواند خطرناک باشد. برای برخی ، عدم کار کردن می تواند منجر به زندگی غیر مسئولانه و رفتار اعتیاد آور ، مانند قمار و الکلی شود.

 

پول همچنین می تواند ازدواج را به موضوعات متلاشی کند. سرانجام ، مطلقاً هیچ چیز خواهران و برادران را سریعتر از پول تقسیم نمی کند ، و بر سر مشاغل خانوادگی دعوا می کند و نسبت به کسانی که برای اداره آنها تعیین شده اند ناراحت می شود. البته استثنائاتی در مورد این پیامدهای منفی وجود دارد. برخی افراد با مهربانی با ثروت و قدرت اداره می کنند. اما در بهترین حالت یک گذرگاه مخاطره آمیز است و به بلوغ و کنترل خود نیاز دارد. حداقل ، والدین ثروتمند باید از خود سؤالهای مهمی بپرسند ، به خصوص اگر وارث آنها جوان باشند. آیا آنها باید همان چالش هایی را که به مادر و پدر در روزهای اولیه موفقیت می رساند ، برطرف کنند - تعهد به کار سخت ، زندگی بی رحمانه ، صرفه جویی ، ساخت و تولید توسط عرق مرورگرهای خود؟

 

و حتی اگر فرزندان و دخترانشان بتوانند یک میراث سخاوتمندانه را اداره کنند ، نوه ها و نسل های آینده آنها چگونه پاسخ خواهند داد؟ من می دانم که نظرات من در مورد این موضوع غیر متعارف است. یکی از دلایلی که مردم سخت کار می کنند این است که فرزندان و ورثه آینده آنها مجبور نخواهند شد.

 

آنها بچه های خود را دوست دارند و می خواهند کارها را برای آنها راحت تر کنند. با این وجود ، دادن صندوق اعتماد بزرگ به کسانی که این درآمد را ندارند ، باید فقط با بیشترین مراقبت و آمادگی انجام شود.

 

گرفتن یک فنجان کامل یک دست ثابت طول می کشد!

 

منبع :  sanykala


 

سؤال: دکتر دابسون ، همسرم به من جنسی پاسخ نخواهد داد مگر اینکه شرایط فقط درست باشد. برای ما کافی نیست که فقط از نظر جسمی از یکدیگر لذت ببریم. من باید قبل از اینکه به رختخواب برویم وگرنه او دلسرد است با او صحبت کنم و با او وقت بگذارم. آیا زنان دیگر اینگونه هستند؟

 

جواب: اکثریت دقیقاً همینطور هستند. رابطه جنسی برای یک زن منحصراً یک تجربه جسمی نیست. این باید یک عنصر عاشقانه داشته باشد تا او را راضی کند. مگر اینکه زن در یک زمان خاص احساس نزدیکی خاصی با همسر خود داشته باشد - مگر اینکه او معتقد باشد که او را به عنوان یک شخص احترام می گذارد - ممکن است نتواند از برخورد جنسی با او لذت ببرد. وقتی او در غیاب آن نزدیکی عاشقانه عشق می ورزد ، اغلب احساس عادت می کند. به یک معنا ، شوهرش برای جلب رضایت خود از بدنش سوءاستفاده کرده است. مانند همسر شما ، ممکن است یا از شرکت کردن امتناع ورزد ، یا با اکراه و نارضایتی تسلیم شود.

 

برعکس ، یک مرد می تواند از حالت کار بد به خانه بیاید ، شب غروب را روی میز یا گاراژ خود بگذراند ، اخبار ساعت یازده را در سکوت تماشا کند و سرانجام برای یک برخورد مختصر به خواب بیدار شود. این واقعیت که او و همسرش در تمام شب هیچ لحظه دلپذیری نداشته اند ، مانع از میل جنسی وی نمی شود. او او را در راه رختخواب در لباس شبانه چسبانش می بیند ، و همین کافی است تا کلید خود را پرتاب کند.

 

اما همسرش به راحتی جابجا نمی شود. او تمام روز منتظر او بود و وقتی به خانه آمد و به سختی حتی به او خوش آمد گفت ، او احساس ناامیدی و رد کرد. خونسردی و دغدغه های مداوم وی ، بستنی را بر خواسته های او قرار داد. بنابراین ، ممکن است پاسخ دادن به او بعداً عصر ، غیرممکن باشد.

 

به اعتقاد من ، ناتوانی در توضیح این ناامیدی ، یک منبع مداوم برای تحریک زنان است.

 

منبع :  sanykala