وبلاگ ثانیکالا

 

برای ده سال گذشته ، من به طور جدی در وزارت خانواده شرکت کردم. در طول راه ، من و همسرم به برکت خدمت خود در کنار زوجین در تلاش برای نگه داشتن روابط خود در کنار هم و محکم بودن برکت داده ایم. متأسفانه ، پیروان مسیح ، ما را از بسیاری از مبارزات زناشویی زندگی معاف نمی کند ، زیرا همه ما زخم های نبرد را در طول مسیر تجربه کرده ایم. احتمالاً قبلاً آموخته اید ، استعلام نام عیسی ما را حتی بیشتر به هدف دشمن تبدیل می کند. فرقی نمی کند که مبارزات به نتیجه برسند ، فقط موضوع این است که چه زمانی است.

 

به همین دلیل بسیار مهم است که همسر در هنگام دوست داشتن همسرانمان ، کاملاً کوشا و عمد باشند. همانطور که من ازدواج خودم را در نظر می گیرم ، همراه با خواندن بسیاری از متخصصان بزرگ در مورد این موضوع - مانند دکتر دوبسون ، تعدادی از چیزهایی که همسران ما به طور مداوم از ما به عنوان همسر برای انجام یک ازدواج بزرگ و ماندگار به ما احتیاج دارند ، وجود دارد. شما فکر می کنید که بعد از 25 سال از ازدواج این اصول را در مغز و قلبم جاسازی خواهم کرد. من نمی دانم که این یک "من" است یا یک "شخص" ، اما من هنوز باید به من یادآوری شوم تا به طور منظم در مورد این موارد بحث کنم. اینجا هفت مورد برتر من است:

 

1. صرف وقت روزانه برای اینکه همسرم بتواند روز خود را با من به اشتراک بگذارد.

 

همسران ما با میل به ارتباط عاطفی با ما در سطح قلب سخت کوش هستند. این تنها از طریق یک خط ارتباط منظم می تواند رخ دهد. وقتی همسران ما جزئیات صمیمی زندگی خود را با ما در میان می گذارند ، در یک رابطه یگانه که خداوند از طریق ازدواج ایجاد کرده است ، نیاز اصلی را برآورده می کنیم. بدون وسیله ای مطمئن برای بیان آنچه می اندیشند و می گذرانند ، شخصی که بتواند افکار ، رویاها ، ترسها ، احساسات و غیره را به اشتراک بگذارد ، روح و روان همسران ما پژمرده می شود و دیوارهایی ساخته خواهد شد. وقتی هر روز وقت خود را برای گوش دادن به همسرم اختصاص می دهم ، نیازهای او را بهتر درک می کنم و چگونه می توانم برای او در آنجا باشم. به عنوان مهم ، او باید شخصی باشد که من به طور مرتب افکار ، رویاها ، احساسات و ... را با او در میان بگذارم تا بتواند احساس ارتباط با من داشته باشد. قطعاً هر دو راه پیش می رود.

 

"بنابراین مرد باید پدر و مادر خود را ترک کند و به همسر خود ببخشد و آنها به یک بدن تبدیل شوند." پیدایش 2:24

 

2. تقویت تعهد من به او.

 

صرف نظر از آنچه فرهنگ یا "جوجه های مرغ" حاکم است ، همسران ما بیش از هر چیز به تعهد ما نیاز دارند. در حالی که ممکن است در نگاه دنیا "سکسی" نباشد ، اینجاست که عاشقانه واقعی شروع و شکوفا می شود. تعهد پایه و اساس عشقی را فراهم می کند که در فداکاری ، پر شور و هدف محور ، مجرد است. همسران ما باید بدانند که ما برای محافظت از آنها و ازدواج خود ، در میدان نبرد برای آنها خواهیم مرد. آنها همچنین باید بدانند که آنها تنها هدف آرزوها و محبتهای جنسی ما هستند. مردان - این بدان معنی است که ما فقط چشم به آنها داریم. اگر تمایل دارید این تعهد را به عنوان یک همسر و یک زن و شوهر انجام دهید ، ازدواج شما پایه و اساس خوبی برای یک رابطه عاشقانه ماندگار و صمیمی خواهد بود.

"... به همسر جوانی خود شاد شوید ،" ضرب المثل 5:18

 

3. فراهم کردن فرصتهایی برای استراحت و کمک به همسایه با زنان دیگر.

 

همسرم در تلاش خود برای خدمت در نقش های خود به عنوان یک مادر و یک همسر خستگی ناپذیر است. من این را در مورد بسیاری از همسران و مادران صادق دانسته ام. آنها اغلب فداکارترین افرادی هستند که من می شناسم - این شامل مادر خودم است. وقتی این را می نویسم ، می دانم که اغلب نتوانسته ام همسرم را "تفکیک از همه" کنم. با این حال ، هنگامی که من وقت خود را برای تحقق این امر می گیرم ، همسرم تجدید تجربه می کند و خانواده نیز از آن سود می برد.

 

"و در روز هفتم خداوند کار خود را که انجام داده بود به پایان رساند و در روز هفتم از تمام کارهایی که انجام داده استراحت می کند." پیدایش 2: 2

 

4- حفظ یک برنامه مالی - کوتاه مدت و بلند مدت.

 

کتابها و کارشناسان بی شماری بر ارتباط بین احساس امنیت زن و ثبات مالی در زندگی وی تأکید کرده اند. من این را در ازدواج خودم و زوج های زیادی که مشاوره داده ایم دیده ام. همسران باید بدانند که ما تمام توان مالی خود را برای مراقبت از آنها و فرزندانمان انجام می دهیم. این یعنی اطمینان از پرداخت صورتحساب و تأمین بودجه برای اطمینان از آینده مالی سالم برای خانواده.

 

"برنامه های کوشا مطمئناً به وفور منجر می شود ، اما هرکسی که شتابزده است ، فقط به فقر می رود." امثال 21: 5

 

5- شبهای عادی یا فعالیتهای مشترک را کنار بگذارید.

 

هر زوج متاهل باید وقت اختصاصی خود را با هم بگذرانند که به آنها امکان می دهد فقط روی یکدیگر تمرکز کنند و از هر کاری که با هم انجام می دهند لذت ببرند. این زمان دور با هم امکان از بین رفتن حواس پرتی روز را فراهم می کند و فرصتی برای برقراری ارتباط معتبر فراهم می کند. برای بسیاری از همسران ، این بخش دیگری از زندگی است که ما باید بهبود بخشیم. این کاری نیست که ما انجام می دهیم بسیار مهم است. همانطور که همسرم به شما خواهد گفت ، او وقتی وقت خارج از روزم را اختصاص می دهم قدردانی می کند تا با او قدم بزنم.

 

"مهمتر از همه ، با جدیت به یکدیگر عشق ورزید ..." اول پطرس 4: 8

 

6. لمس کردن او و دوست داشتن او بدون هیچ گونه پیوند جنسی.

 

اگر همسر شما مثل مال من است ، او عاشق مالش شانه خوب و خراب کردن است. در حالی که این فعالیت ها می توانند پیشرو در یک تجربه بدنی صمیمی تر باشند ، همیشه نباید اینگونه باشد. همسران ما باید به طور منظم ریختن عشق را به روشی تجربه کنند که فقط به دنبال برآورده کردن نیازهایشان باشد. بگذارید آنها تصمیم بگیرند که آیا این فراتر می رود یا خیر.

 

"کاملاً فروتن و ملایم باشید ؛ صبور باشید ، در عشق با یکدیگر تحمل کنید." افسسیان 4: 2

 

7. دعا کردن با او و گذراندن وقت در کلام خدا. (حقیقت خدا را در زندگی او بگویید)

 

همسران ما ، مانند ما ، مهمتر از همه به عنوان موجودات معنوی ایجاد می شوند. ما به عنوان همسران مسیحی ، ما را به عاشق همسران خود دعوت می کنیم همانطور که مسیح عاشق کلیسای خود است. این بدان معناست که بالاترین اولویت ما به عنوان شوهر برای رفاه معنوی همسران ما است. من اغلب از خودم این سؤال را می پرسم ، "اگر من از مهمترین چیز مراقبت نمی کنم ، چرا من به همه چیز دیگر مشغول هستم؟" به عنوان یک زن و شوهر ، این مهمترین چیز است: ریختن عشق و حقیقت خداوند در قلب و ذهن همسر و فرزندانم. اگر این کار را به درستی انجام دهم ، اتفاقات خوب دنبال خواهد شد. این بدان معناست که گذراندن وقت در کلمه خدا و دعا کردن با یکدیگر به طور مرتب یک امر ضروری است.

 

"همسران ، عاشق همسران خود باشید ، همانطور که مسیح کلیسا را ??دوست داشت و خود را برای او تسلیم کرد ،" افسسیان 5:25

 

در حالی که قطعاً موارد دیگری همسرم از من به من احتیاج دارد ، اما این هفت مورد هستند که در این لحظه در صدر لیست من برای همسرم قرار دارند. تو چطور؟ در حال حاضر همسر شما به چه چیزی بیشتر از شما احتیاج دارد؟

 

منبع :   sanykala


 

 

سؤال: دکتر دابسون ، آیا در مورد رابطه بین جنس ها خاص تر هستید؟ آیا فرض می کنم شما از تعامل زن و شوهر به نفع یک ترتیب پنجاه و پنجاه نیستید؟

 

جواب: درست است. با این حال ، بگذارید دو ایده در مورد روابط ایده آل بین زن و شوهر ارائه دهم که ممکن است نظر من را روشن کند. اولا ، به دلیل شکننده بودن نفس مرد و نیاز عظیم مرد به آن احترام گذاشته می شود ، همراه با آسیب پذیری زن و نیاز زن به دوست داشتن. من احساس می کنم اشتباه است با رابطه افتخارآمیز شوهر به عنوان یک محافظ دوست داشتنی و همسر به عنوان دریافت کننده آن محافظت ، اشتباه است.

 

دوم ، از آنجا که دو کاپیتان کشتی را غرق می کنند و دو آشپز آبگوشت را خراب می کنند ، احساس می کنم یک خانواده باید یک رهبر داشته باشد که تصمیمات وی در زمان عقاید متفاوت غالب باشد. اگر من کتاب مقدس را درک کنم ، آن نقش به مرد خانه واگذار شده است. با این حال ، او نباید با بی اعتنایی سنگین به احساسات و نیازهای خود ، خدمه خود را به شورش بکشاند. او باید در حقیقت ، در صورت لزوم ، بهترین منافع خانواده خود را بالاتر از خود ، حتی تا حد مرگ قرار دهد. هیچ کجا در کتاب مقدس مجاز نیست دیکتاتور یا برده دار شود.

 

ترکیب های دیگر کار تیمی زن و شوهر در خانواده های فردی موفقیت آمیز بوده است ، اما من در ازدواج هایی که مرد منفعل ، ضعیف و فاقد ویژگی های رهبری بود ، عوارض زیادی دیده ام. هیچ یک از گزینه های مدرن بر نقش مردانه سنتی مطابق با کتاب خوب بهبود نیافته است. به هر حال این الهام از خالق بشریت بود.

 

منبع :  sanykala


5000 ساله راه حل

هنوز هیچ جایگزینی برای نسخه کتاب مقدس برای ازدواج وجود ندارد ، و همچنین خرد او هرگز جایگزین نخواهد شد. رابطه زن و شوهر موفق با نگرش مرد آغاز می شود؛ او از طرف خدا به عنوان سرپرست خانواده مقرر شده است ، و مسئولیت رفاه آن بر دوش اوست. این اتهام را می توان در نوشته های اولیه موسی در عهد عتیق یافت ، که حداقل 5000 سال به تاریخ یهودیان باز می گردد. سفر تثنیه 24: 5 (TLB) می خواند:

 

یک مرد تازه متاهل نباید به ارتش اعزام شود و مسئولیت های دیگری نیز به وی وارد نشود. به مدت یک سال می تواند در خانه باشد و از همسرش خوشحال باشد.

 

تصور کنید که لوکس! به سالمندان تازه متولد شده ، یک سال کامل داده می شود که در آن دوره با زندگی متاهل سازگار شوند ، بدون آنکه در آن دوره مسئولیت و وظایفی داشته باشند. (باید اعتراف کنم که بعد از سه هفته اول نمی دانم که آنها با زمان خود چه کاری انجام داده اند ، اما به نظر می رسد سرگرم کننده است.) آن را با سال اول ازدواج در این روز مقایسه کنید ، وقتی زن و مرد هر دو هستند. کار کردن ، رفتن به مدرسه و اغلب اوقات عروس با تنش های بیولوژیکی ، عاطفی و مالی یک بارداری روبرو است. اما نظر من در نقل این کتاب مقدس با جمله آخر که در نسخه پادشاه جیمز بیان شده بهتر نشان داده شده است. در این مقاله آمده است: "و او (شوهر) همسر خود را که گرفته است تشویق خواهد کرد."

 

قانون اوایل موزائیک باعث شده است که بهزیستی عاطفی یک همسر مسئولیت ویژه همسرش باشد. این کار خود را به "تشویق" او بود. دوستان و همسایگان، آن را هنوز است! این پیام برای مردی است که نیازهای نفسانی او را برای دستیابی به موفقیتهای فوق العاده در زندگی ترسیم کرده است ، هفت روز در هفته کار می کند و خود را در تلاش مستمر قدرت و وضعیت خود مصرف می کند. اگر همسر و فرزندانش در جایی در برنامه او قرار نگیرند ، سزاوار تعارض است که مطمئناً در جریان است. این اتهام مردانه باید مورد توجه همسری قرار گیرد که ساعات غیرمجاز خود را برای لذت های خود نگه می دارد ، هر هفته ماهیگیری می کند ، سر او را در تلویزیون می گذارد ، یا در یک زمین گلف زندگی می کند. همه به تفریح ??احتیاج دارند و این فعالیت ها نقش مهمی در بازسازی دارند. اما وقتی لذت ما شروع به خفه کردن کسانی که به ما نیاز دارند - آنهایی که وجودشان به تعهد ما بستگی دارد - خیلی پیش رفته است و نیاز به تنظیم دارد.

درک پرینس حتی این موضع گیری را حتی با قاطعیت تر بیان کرده است او احساس می کند که مشکلات آمریکا ، به ویژه در رابطه با خانواده ، با آن روبرو است و می توان به آنچه که او "نژادپرستگان" می نامد ، کشیده شد. کلمه renegade در واقع به معنای "کسی است که دوباره پشته است." ما مردان مسئولیت خدادادی خود را برای مراقبت از رفاه خانواده های خود ، نظم و انضباط فرزندانمان ، نظارت بر هزینه منابع مالی ، به عهده گرفتن رهبری معنوی ، دوست داشتن و گرامی داشتن و محافظت از آنها نادیده گرفته ایم. درعوض ، ما خودمان را در یک سفر خود به زندگی راه اندازی کرده ایم و فقط به نیازها و لذت های خود و وضعیت خود فکر می کنیم. آیا جای تعجب نیست که عزت نفس پایین در زنان ما یک مشکل است؟ آیا تعجب آور است که تنهایی ، انزوا و کسالت به نسبت های مهم رسیده است؟ هر دو این قشرهای افسردگی با وخامت روابط بین زن و شوهر حفر شده اند و ما آقایان در بهترین وضعیت برای بهبود اوضاع هستیم.

 

آیا من توصیه می کنم که مردان بر همسرشان مسلط شوند ، با مشت آهنین حکمرانی کنند و فردیت آنها را سرقت کنند؟ قطعا نه. باز هم ، نسخه برای یک ازدواج موفق در کتاب مقدس ، جایی که مفهوم خانواده سرچشمه گرفته است ، یافت می شود. خدا که کل جهان را آفریده است ، باید بتواند به ما بگوید که چگونه با هم هماهنگ زندگی کنیم. او همان کار را انجام داده است ، همانطور که در افسسیان 5: 28-33 (TLB) نوشته شده است.

 

اینگونه است که همسران باید با همسران خود رفتار کنند و آنها را به عنوان بخشی از خود دوست داشته باشند. زیرا از آنجایی که اکنون یک زن و همسرش یکی هستند ، یک مرد واقعاً خود را دوست دارد و وقتی عاشق همسرش است ، خود را دوست دارد! هیچ کس از بدن خود متنفر نیست بلکه با محبت از آن مراقبت می کند ، همانگونه که مسیح از بدن خود کلیسا را ??مراقبت می کند ، که ما از آن قسمت ها هستیم (این که زن و شوهر یک بدن باشند ، توسط این کتاب اثبات شده است که می گوید: "مرد هنگام ازدواج باید پدر و مادر خود را ترک کند تا بتواند کاملاً به همسرش بپیوندد ، و این دو نفر یکی باشند!")

 

من می دانم که درک آن دشوار است ، اما این تصویری از روشی است که ما جزئی از بدن مسیح هستیم. بنابراین می گویم ، یک مرد باید همسر خود را به عنوان بخشی از خودش دوست داشته باشد. و زن باید بداند که او به همسر خود احترام می گذارد و از او پیروی می کند ، ستایش می کند و به او احترام می گذارد.

 

مطمئناً جایی برای ظلم مردانه در آن فرمول وجود ندارد. شوهر متهم به عشق به رهبری در خانواده است ، اما او باید احساسات و نیازهای همسرش را به عنوان یکی بودن با خودش تشخیص دهد. هنگامی که او درد می کند ، او صدمه می زند ، و برای پایان دادن به درد گام هایی می برد. آنچه او می خواهد ، او می خواهد ، و نیازهای او را برآورده می کند. و با تمام این اوصاف ، همسرش به شدت احترام می گذارد ، ستایش می کند و حتی از شوهر دوست داشتنی خود نیز پیروی می کند. اگر این نسخه برای خانواده آمریکایی استفاده می شد ، ما به دادگاه طلاق ، نفقه ، حقوق ملاقات ، فرزندان خرد شده ، قلبهای شکسته و زندگی متلاشیش احتیاج چندانی نخواهیم داشت.

 

حال اگر به نظر می رسد همه مشکلات زناشویی و خانوادگی را بر سر شوهر مقصر می دانیم ، بگذارید این نکته را روشن کنم. برای هر شکایتی که زنان نسبت به مردان دارند ، شکم مربوط به آن در انتهای دیگر خط وجود دارد. و من مطمئن هستم که همه آنها را شنیده ام. زنان می توانند به همان اندازه مردان خودخواه و غیرمسئول باشند. چه تعداد از همسران "خودشان را رها کرده اند" ، که بر تلویزیون های عظیمی از کرگدن می چرخیدند و به نظر می رسیدند که شب را در یک گردباد سپری کرده بودند؟ چه تعداد از شوهرها هر شب به خانه ای خراب ، بچه های کثیف ، و یک همسر دلهره آور ، ناله ، غرق در خانه می آیند؟ پادشاه سلیمان باید چنین عزیزی را می شناخت ، زیرا نوشت:

 

بهتر است در گوشه ای از اتاق زیر شیروانی زندگی کنید تا اینکه با یک زن خرچنگ در یک خانه دوست داشتنی (امثال 21: 9 ، TLB) انجام شود.

 

نه رابطه جنسی انحصار رفتارهای توهین آمیز دارد.

 

اما برای کسانی که طرح خدا را برای خانواده قبول می کنند ، واضح است که همسران مسئولیت اصلی اصلاح مسئله را بر عهده دارند. این تعهد در نقش رهبری که به مردان اختصاص داده شده است ضمنی است. از کجا شروع می شود؟ مردان با همان شرافت و توجه که به بدن خود می کنند ، با همسران خود رفتار می کنند ، "آنها را دوست داشته باشید همانطور که ??مسیح کلیسا را ??دوست داشت ، جان خود را برای آن رقم زد." چه چالشی! اگر این شوونیسم مردانه باشد ، ممکن است کل جهان مردانه با فلسفه آن جاروب شود.

 

آیا برای من جذاب است که یک تصویر شخصی را در آن نقطه ارائه دهم؟ من امیدوارم که نیست ، و از خواننده بخواهید این جمله را فریبنده تعبیر کند. همسرم ، شیرلی ، و من نسخه ازدواج را در ازدواج خودمان اعمال کرده ایم ، و آن را معتبر و صحیح دانسته ایم. از زمانی که چهارده سال پیش با هم ازدواج کردیم ، روزانه با شرلی حضور داشتم ، هنوز هم از لذت شرکت او لذت می برم.

 

در حقیقت ، اگر من می توانم کسی را در روی زمین انتخاب کنم که بتواند یک شب آزاد را بگذراند ، شرلی در صدر لیست قرار می گرفت. او به همان نسبت نسبت به من احساس می کند ، که حتی قابل توجه تر است! به نظر من می توان اینگونه خلاصه کرد: من و شرلی فقط با هم ازدواج نکرده ایم. ما همچنین "بهترین دوستان" هستیم. آیا این بدان معنی است که ما هیچگاه اختلاف نظرهای قاطعی نداریم؟ قطعا نه. آیا این بدان معنی است که ما هر روز از زندگی خود را روی ابر صورتی از رمانتیسم بزرگسالان می گذرانیم؟ شانسی وجود ندارد. آیا این به معنی تحریک است

شاید باید در مورد یک مشکل کاملاً غیرقابل حل ما به شما بگویم؛ بین ما مشکل سختی وجود دارد که تصحیح یا واسطه را نادیده می گیرد ، و من حتی امید به کنار آمدن با آن را از دست داده ام: من و شیرلی با ترموستات های کاملاً متفاوتی کار می کنیم. حتی اگر ما تبدیل به "یک بدن" شده ایم ، اما ایده های بسیار متفاوتی درباره چقدر داغ بودن آن داریم! همسرم حداقل یازده ماه از سال سرد است و در طول تابستان لحظه ای ذوب می شود. او در 14 اوت گذشته حدوداً یک ساعت ، درست حوالی ظهر ، گرم شد و بعد دوباره یخ زد. آیا نمی دانید که من سال گرم بیش از حد گرم می شوم و برای وزش نسیم خنک در آفتاب کالیفرنیا گاز می کنم. این دیدگاه متفاوت ، مبارزات چشمگیری را برای کنترل واحد گرمایشی در خانه ما ایجاد می کند. خانه یک مرد قلعه اوست که آنها می گویند ، اما در مورد من ، این یک کوره است.

 

بدیهی است که موفقیت رابطه من با شرلی حاصل کمال انسانی در هر دو بخش نیست. این صرفاً محصولی از مراقبت از احساسات ، نیازها و نگرانی های دیگر است. دادن است ، نه گرفتن. یا همانطور که در نذرات ازدواج آمده است: "به افتخار ، ترجیح دادن یکدیگر". و با برخی عجیب و غریب طبیعت انسانی ، این نگرش باعث ایجاد عزت نفس توسط بوشل می شود.

 

منبع :  sanykala


 

 

"تمام آنچه که من هستم و یا همیشه امیدوار هستم ، مدیون مادر فرشته ام هستم."

-آبراهام لینکولن

 

"فقط خود خدا کاملاً از تأثیر یک مادر مسیحی در شکل گیری شخصیت در فرزندانش قدردانی می کند."

- بیلی گراهام

 

"مادر من زیباترین زنی است که من تا به حال دیدم. همه من به مادرم مدیون هستم. من تمام موفقیت هایم در زندگی را به تربیت اخلاقی ، فکری و جسمی که از او دریافت کردم نسبت می دهم."

-جرج واشنگتن

 

مادر. هربار کودکی متولد می شود ، مادر نیز هست. غالباً گفته شده است که در آن لحظه که مادر برای اولین بار فرزند تازه متولد شده خود را می بیند ، نه ماه ناراحتی و ساعات درد و زایمان کاملاً فراموش می شود. پیوند جاودانه فطری فوراً شکل می گیرد که همه روابط دیگر را پشت سر می گذارد و گرفتگی می کند.

 

کلمه "مادر" تقریباً 300 بار در کتاب مقدس به کار رفته است ، و همخوانی Strong به ما می گوید که این کلمه به معنای واقعی کلمه به معنای "یک رابطه صمیمی است ... که از دیگری سود می برد".

 

مادر. وقتی فکر می کنید چگونه توصیف کنیم آن فوایدی که مادران ما به ما داده اند ، این مخفف صرفاً نگاهی اجمالی به عمق او می اندازد.

 

مامان ضرب المثل "کلمه اول" کودک اغلب به نظر می رسد "ma" یا "mama". این ارتباط قوی آن صدا با "مادر" تقریباً در هر زبان روی زمین پایدار بوده است. مادر در انگلستان. مام در هلند ماتا در هند. حتی ماما به زبان چینی. مهم نیست که یک ورزشکار چقدر بزرگ ، سریع یا قدرتمند باشد ، وقتی به دوربین نگاه می کنند همیشه چه می گویند؟ "سلام مامان!" محبت و عشق در یک کلمه ساده ریخته می شود - "مادر" به چه زبانی اهمیتی ندارد.

 

دیگران. وقتی واقعاً به این فکر می کنید ، بسیاری از مادران در هفته 90 ساعت کار می کنند. توضیحات شغلی آنها منطقی است. یک دست دوست داشتنی روی زانوی پوست. مایل و مایل سرویس تاکسی. تشویق از ردیف 3 بازی مدرسه 2 کلاس. اشکهای شادی در هنگام فارغ التحصیلی - خواه از کلاس رقص یا کالج باشد. ظروف… پوشک… درام… نظم و انضباط. وظایف همه خودخواهانه توسط شخصی که با محبت به آن "مادر" می گوییم انجام می شود.

 

معلم. سلیمان به ما توصیه می کند که "از تدریس مادر خود صرف نظر نکنید" (امثال 1: 8 ESV). وی در ادامه می گوید که این آموزه ها "یک شراب برازنده برای سر و آویز برای گردن شما هستند" (ضرب المثل 1: 9 ESV). دروس تغییر زندگی آموزش داده شده در طول گفتگوهای اواخر شب که شخصیت ما برای بقیه زندگی ما است.

 

دیگران. وقتی واقعاً به این فکر می کنید ، بسیاری از مادران در هفته 90 ساعت کار می کنند. توضیحات شغلی آنها منطقی است. یک دست دوست داشتنی روی زانوی پوست. مایل و مایل سرویس تاکسی. تشویق از ردیف 3 بازی مدرسه 2 کلاس. اشکهای شادی در هنگام فارغ التحصیلی - خواه از کلاس رقص یا کالج باشد. ظروف… پوشک… درام… نظم و انضباط. وظایف همه خودخواهانه توسط شخصی که با محبت به آن "مادر" می گوییم انجام می شود.

 

معلم. سلیمان به ما توصیه می کند که "از تدریس مادر خود صرف نظر نکنید" (امثال 1: 8 ESV). وی در ادامه می گوید که این آموزه ها "یک شراب برازنده برای سر و آویز برای گردن شما هستند" (ضرب المثل 1: 9 ESV). دروس تغییر زندگی آموزش داده شده در طول گفتگوهای اواخر شب که شخصیت ما برای بقیه زندگی ما است.

 

افتخار و احترام. اولین فرمانی که تا کنون با یک قول داده شده است "به پدر و مادر خود احترام بگذارید" (افسسیان 6: 2 ESV). چرا؟ "این ممکن است با شما خوب پیش رود و شما ممکن است طولانی در این کشور زندگی کنید" (در مقابل 3). کلمه افتخار به معنای واقعی کلمه به معنی "ارزش وزنی" است. ما باید به مادران خود بسیار احترام بگذاریم و از آنها بسیار ارزشمند باشیم - و به نوبه خود خدا وعده می دهد نعمت هایی که بر زندگی ما ریخته شده است.

 

تشویق کننده بزرگترین تشویق شما همیشه مادر شما خواهد بود. مهم نیست چه از طریق ضخیم و نازک. خوب و بد. خنده و درد. من یادآوری می کنم که پل زمانی که گفت "مشروب را ترغیب کنید ، به افراد ضعیف کمک کنید ، با همه آنها صبور باشید" (اول تسالونیکیان 5:14 ESV). به نظر می رسد آنچه مادر همه وقت را انجام می دهد!

 

ارتباط. جالب اینجاست که از هفت عبارت عیسی که روی صلیب گفت ، یکی از آنها به شخصی که به آرامی او را به سمت وزارت امور خارجه سوق می داد ، هدایت می شد (یوحنا 2) ، و هنگامی که فکر می کرد گم شده بود ، به طرز وحشیانه ای به جستجوی او پرداختید (لوقا 2). وقتی تقریبا همه افراد او را ترک کردند ، در کالواری با او ایستاد. عیسی او را تصدیق کرد و او را تأمین کرد ، حتی در هنگام مرگ شکنجه گر او در صلیب نجات. "وقتی عیسی مادر و شاگردی را که دوست داشت در نزدیکی خود دید ، به مادرش گفت:" زن ، ببین پسر شما! " سپس به شاگرد گفت: "ببین مادرت!" و از آن ساعت شاگرد او را به خانه خود برد. " (جان 19: 26-27 ESV). رابطه ای که از یک گوزن شروع شده است ... در یک معجزه تأیید شد ... و حتی در عزا اعلام شد. مادر.

 

دوست من آنو واسکام با صراحت چنین می گوید: "خدا گفت: من به کسی نیاز دارم که بتواند یکشنبه روح را پیدا کند و کفش پیدا کند و لکه های چمن را از لوییس بیرون بکشد. کسی که قلبش به اندازه کافی قوی باشد برای کودک نوپا و تست های نوجوان و در عین حال شکسته به اندازه کافی که روی زانوها بیفتد و دعا کند ، دعا کند ، دعا کند. پس خدا مادر کرد. "

 

زندگی با یک کتابچه راهنمای کاربر نیامده - آن را با یک مادر آمده است.

 

این روز مادر ، او را دوست داشته باشید. او را گرامی بدار. به او احترام بگذارید ... که "ممکن است شما خوب پیش برود و ممکن است طولانی در این سرزمین زندگی کنید."

 

این فقط ممکن است زندگی شما و او را به هم نزدیک کند.

 

منبع :  sanykala


 

[سلب مسئولیت: من به دنبال اعداد و روندهای بزرگتر هستم. بر اساس این آمار ، بیشتر موافقند که ما از "چهارراه پدر" در آمریکا گذشته ایم و به سمت بزرگراه اشتباه حرکت می کنیم. با این حال ، همه از بین نمی رود. من اعتقاد دارم که زمان آن است که این موضوع را بپیچانیم و کاری در مورد آن انجام دهیم ، اما اکنون باید عمل کنیم.]

 

من به منظره پدری آمریکا نگاه می کنم و نمی توانم از خودم بپرسم ، "چگونه به اینجا رسیدیم؟" در طول زندگی من ، مادر مجرد به اندازه یک فنجان قهوه صبح زود در جامعه ما عادی شده است و متاسفانه می گویم ، این سندرم پدر مرده هم دارد. من مطمئن هستم که همه ما تئوری های خود را در مورد چگونگی ورود به این مکان از همه گیری بی پدر بودن در آمریکا داریم. با این حال ، من به عنوان یک مسیحی اطمینان دارم که همه چیز در مورد اینکه چگونه ما ، به عنوان مردها ، اولویت های خدادادی خود را از دست داده ایم باید انجام دهد.

 

عددها خودشان گویای مطلب هستند:

 

شما احتمالاً چند ماه پیش عناوین مربوط به "مادران نان آور" را به یاد دارید. مرکز پیو گزارشی را منتشر کرده بود که نشان می داد زنان 40 درصد از خانواده های دارای فرزند کمتر از 18 سال ، پردرآمدترین کارگران هستند. این رقم در سال 1960 تقریباً چهار برابر است.

 

اما جزئیات جزئی اغلب در عناوین با فونت های بزرگ از دست می رفت. شصت درصد خانواده های "نان آور-مادر" واقعاً فقط خانواده های یک مادر هستند. در حقیقت ، مادران مجرد دقیقاً یک چهارم از خانواده های آمریکایی را تشکیل می دهند. پدران تنها تنها 6 درصد دیگر را تشکیل می دهند.

 

به عبارت دیگر ، بزرگترین داستان در اینجا رشد و پیشرفت زنان شاغل نیست ، حتی اگر این روند مشخص و قدرتمندی باشد. این واقعاً داستان در مورد یک واقعیت شگفت آور است: والدین مجرد از سال 1960 به عنوان سهم خانواده های آمریکایی بیش از سه برابر شده اند. (منبع: ظهور اسرارآمیز و هشدار دهنده والدین مجرد در آمریکا ، ماتور ، فو و هانسن ، 9.2.13 )

 

برای نسل ها ، مردان زندگی خود را با نحوه خدمت به خدا و خانواده هایشان تعریف می کردند. در یک آمریکای پس از مسیحی ، این سنگ بنای اساسی شخصیت را از دست داده ایم که مردان را مجبور می کند خدا و خانواده های خود را در پیش روی خود قرار دهند. این فلسفه خودمحوری نه تنها به این نسل آسیب جبران ناپذیری وارد کرده است ، بلکه نقص بنیادی بزرگی را نیز در رشد شخصیت پسران ما ایجاد کرده است. ما همچنین اجازه داده ایم که دروغهای حاکم بر فرهنگ ، فلسفه های لیبرال ، به تمایز نقش خدا از زن و مرد برچیده شود.

 

این منجر به دو متغیر اصلی شد که به طور مستقیم با شماره های پدر و مادر که اکنون در آمریکا در حال تجربه آنها هستیم ارتباط دارد:

 

1. مردان دعوت خدادادی خود را برای هدایت خانواده های خود کنار گذاشته اند.

 

و

 

2. زنان در پاسخ قدم برداشته اند و آنچه را که احساس می کنند برای هدایت خانواده خود انجام می دهند ، انجام می دهند.

آقایان ، در بسیاری از موارد زنان به دلیل اینکه ما کنار رفتیم ، در نقش اصلی گام برداشته اند. نه تنها جهان به آنها آموخته است که نقش مردانگی را بی ارزش جلوه دهند ، بلکه زندگی دست اول را دیده اند که پدران و شوهرشان نیز زندگی می کنند. با این حال ، من در کنار زوج های کافی توصیه کرده ام که این را بدانند: زنان دوست دارند در کنار مردی که خود را در مقابل خدا و خانواده خود فروتن می کند خدمت کنند. در حالی که دنیای اطراف ما از فروتنی و جوانمردی عبور می کند ، یعنی قرار دادن دیگران در مقابل خود ، اینها صفات اصلی هستند که از شخصیت خود مسیح سرچشمه می گیرند. خدا می خواهد این صفات را در مردان ببیند و همینطور زنان مسیحی نیز چنین می کنند. مانند مسیح ، ما خواسته شده ایم که زندگی خود را برای عروس های خود بگذرانیم. وقتی بیشتر از همه دوست داریم بهترین رهبری هستیم.

 

"عشق بزرگ هیچ کس غیر از این نیست ، که کسی زندگی خود را برای دوستانش بگذارد." جان 15:13

 

بیا با آن روبرو شویم. در بسیاری از بخش های عمومی در آمریکا ، برای آموزش به پسران ما ویژگی های جوانمردی و افتخار در روابط زن و مرد ، شوونیستی و ستمگر تلقی می شود. فکر مردی که خود را برای خدمت به همسر و فرزندان خود تحقیر می کند ، باعث بیزاری در جمع مردم رو به رشد در کشور ما می شود. با این حال ، این دقیقاً خواستگاری خدادادی از هر مردی است که برکت داده می شود شوهر و پدر خوانده شوند. همسران و فرزندان ما باید روزانه ما را ببینند که برای نبرد با آنها می جنگیم.

 

ما به عنوان والدین مسیحی ، باید در اعتقادات خدادادی و فرزندپروری مان ناکام بمانیم. این بدان معناست که ما در مقابل موج های فمینیسم رادیکال و اختلافات ضد نقش در فرزندآوری دختران و پسران قرار خواهیم گرفت. ما به عنوان پدران ، باید در این امر پیشتاز باشیم. این امر عزم و اراده ای برای نه گفتن به موج بی پایان رسانه های اشباع شده در دستور کار دارد که هر روز قلب و ذهن بچه های ما را دنبال می کند. فقط یک نسل پیش ، والدین می توانستند روی زباله هایی که اکنون به فرزندان ما فشار داده می شوند ، بالستیک می کردند.

 

طغیان کجاست؟

 

بله ، هنوز زمان لازم برای انجام کاری وجود دارد. با این حال ، پنجره فرصت ما با گذشت هر روز کوچکتر می شود. این کار با هر پدر و مادری که در آنجا حضور دارد ، از جمله خودم شروع می شود. ما برای اطمینان از رسالت بیشتر خداوند برای خانواده خود ، در خانه های خود چه می کنیم؟ قبل از اینکه موسی مشعل رهبری را پشت سر بگذارد ، او یک بیانیه رسالت روشن برای مردم خدا ارائه داد:

 

"" بشنو ، ای اسرائیل: پروردگار خدای ما ، خداوند یکی است. شما باید خداوند خود را خدای خود را با تمام قلب و با تمام روح و تمام توان خود دوست داشته باشید. و این سخنان که امروز به شما دستور می دهم ادامه خواهد یافت. قلب خود را به آنها یاد خواهی داد و به فرزندان خود با جدیت خواهی آموخت و وقتی در خانه خود نشسته ای ، و وقتی از راه می روید ، و هنگام بستن ، و هنگام برخاستن ، از آنها صحبت خواهید کرد. از روی دست شما هستند و آنها به عنوان جلوی چشم های شما قرار می گیرند. آنها را در درهای خانه و روی دروازه های خود بنویسید. " سفر تثنیه 6: 4-9 ESV / تأکید من

 

این مأموریتی است که زن و فرزندان من برای دیدن من در خارج از زندگی لازم دارند.

 

این وبلاگ را با یک ترانه / ویدئویی که چند سال پیش در هسته مردسالاری و پدری من قرار داشت پایان می دهم. با توجه به اینکه این ویدیو در یوتیوب بیش از نه میلیون بازدید دارد ، به نظرم این افراد نیز بر سایر افراد تأثیر گذاشته است

 

منبع :  sanykala